-
شازده کوچولو و روباه.....................
پنجشنبه 29 مرداد 1394 22:31
روباه گفت: -سلام. شهریار کوچولو برگشت اما کسى را ندید. با وجود این با ادب تمام گفت: -سلام. صداگفت: -من اینجام، زیر درخت سیب... شهریار کوچولو گفت: -کى هستى تو؟ عجب خوشگلى! روباه گفت: -یک روباهم من. شهریار کوچولو گفت: -بیا با من بازى کن. نمىدانى چه قدر دلم گرفته... روباه گفت: -نمىتوانم بات بازى کنم. هنوز اهلیم...
-
صدای پای آب 6 این قسمت :زندگی
پنجشنبه 29 مرداد 1394 18:50
اینم از قسمت 6...بفرمایید ادامه............... تا بخواهی خورشید , تا بخواهی پیوند , تابخواهی تکثیر . من به سیبی خوشنودم و به بوییدن یک بوته بابونه . من به یک آینه , یک بستگی پاک قناعت دارم . من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد . و نمی خندم اگر فلسفه ای , ماه را نصف کند . من صدای پر بلدر چین را , می شناسم . رنگ های شکم...
-
تقاضا
چهارشنبه 28 مرداد 1394 20:07
دوستان 2 یاد داشت رمز داری که منتشر شد رو از طرف دوستی که نمی خواست کسی اون بشناسه نوشتم ...اگه یغامش براتون اومده نخونید لطفا .......
-
رمز این پست تاریخ دقیق تولد تو است ....به این ترتیب :سال ماه روز...
چهارشنبه 28 مرداد 1394 19:46
-
شازده کو چولو ...........
چهارشنبه 28 مرداد 1394 15:30
-
صدای پای آب 5
سهشنبه 27 مرداد 1394 20:55
سلام سلام این از قسمت 5 برو ادامه ............. اهل کشانم , اما شهر من کاشان نیست . شهر من گم شده است . من با تاب , من با تب خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام . من در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم . من صدای نفس باغچه را می شنوم و صدای ظلمت را , وقتی از برگی می ریزد . و صدای , سرفه ی روشنی را از پشت درخت , عطسه آب...
-
روز دختر مبارک با یک روز تاخیر ...
دوشنبه 26 مرداد 1394 20:09
-
صدای پای آب 4
جمعه 23 مرداد 1394 23:21
اینم از قسمت 4...فقط نظر یادتون نره ... عشق پیدا بود , موج پیدا بود . برف پیدا بود, دوستی پید بود . کلمه پیدا بود . آب پیدا بود , عکس اشیا در آب . سایه های خنک یاخته ها 1 در تف خون . سمت مر طوب حیات . شرق اندوه نهاد بشری . فصل ولگردی در کوچه زن . بوی تنهایی در کو چه فصل . دست تابستان یک باد بزن پیدا بود. سفر دانه به...
-
صدای پای آب 3
جمعه 23 مرداد 1394 16:53
سلام ...بعد چند روز اومدم قسمت بعدی صدای پای آب رو بذارم ...برای اینکه گفته بودم همش رو می خوام بذارم ...حالا بریم بقیه شعر ...... طفل , پاور چین پاور چین . دور شد کم کم در کوچه سنجاقک ها . بار خود را بستم , رفتم از شهر خیالات سبک بیرو ن دلم از غربت سنجاقک پر . من به مهما نی دنیا رفتم : من به دشت اندوه , من به باغ عر...
-
صدای پای آب 2
سهشنبه 20 مرداد 1394 00:25
اینم از قسمت دوم..... اهل کاشانم . نسبم شاید برسد به گیاهی در هند , به سفالینه ای از خاک ((سیلک)). نسبم شاید , به زنی فاحشه در شهر بخارا برسد. پدرم پشت دوبار آمدن چلچله ها , پشت دو برف , پدرم پشت دوبار خوابیدن در مهتابی , پدرم پشت زمان ها مرده است . پدرم وقتی مرد , آسمان آبی بود , مادرم بی خبر از خواب پرید , خواهرم...
-
شهادت
دوشنبه 19 مرداد 1394 19:56
شهادت امام جعفر صادق (ع) ششمین امام شیعیان رو به همه شما عزیزان تسلیت عرض می کنم....
-
صدای پای آب.............
یکشنبه 18 مرداد 1394 19:51
سلام سلام ...یه خبر...از امروز می خوام صدای پای آب سهراب رو قسمت به قسمت و کامل براتون بنویسم ...خودم قبلا یه مقدارش رو حفظ بودم الآن هم کم و بیش حفظم یه مقدارشو...[خب آخه باید یه جور کلاس بذازم بگم اهل ادبیاتم دیگه ...ههه شوخی فرمودم...ناراحت نشید....] حالا بریم قسمت اول;.........................ولی قبل از اون بگم...
-
یکم درد دل.....
شنبه 17 مرداد 1394 23:22
-
..............
چهارشنبه 14 مرداد 1394 23:15
-
آدمیت مرد.......
چهارشنبه 14 مرداد 1394 18:26
آ دمیت مرد ! از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان آدم صدر پیغام آور ا ن حضرت باریتعالی زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید آدمیت مرد ، گر چه آدم زنده بود از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود گر چه آدم...
-
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم.............
چهارشنبه 14 مرداد 1394 18:24
بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آم که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی...
-
یه خبر خوب.......
یکشنبه 11 مرداد 1394 21:30
-
احساس تنفر.....
شنبه 10 مرداد 1394 18:03
-
بشنو از نی.......
جمعه 9 مرداد 1394 18:59
بشنو از نی چون حکایت می کند وز جدایی ها شکایت می کند کز نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده ان سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روز گار وصل خویش من بهر جمعیتی نالان شدم جفت بد حالان و خوش حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من وز درون من نجست...
-
تقاضای حمایت فوری..............
جمعه 9 مرداد 1394 00:41
-
سوال...........
پنجشنبه 8 مرداد 1394 17:52
-
در گلستانه..........
چهارشنبه 7 مرداد 1394 18:43
در گلستانه دشت هایی چه فراخ ! کوه هایی چه بلند ! در گلستانه چه بوی علفی می آمد ! من در این آبادی , پی چیزی می گشتم ; پی خوابی شاید , پی نوری , ریگی , لبخندی . پشت تبریزی ها غفلت پاکی بود , که صدایم می زد . پای نیزاری ماندم , باد می آمد , گوش دادم ; چه کسی با من , حرف می زد ؟ سوسماری لغزید . راه افتادم . یونجه زاری سر...
-
زمستان..............
سهشنبه 6 مرداد 1394 21:01
زمستان سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است . کس سر بر نیارد کرد پاخ گفتن و دیدار یاران را. نگه جز پیش پارا دید , نتواند. که ره تاریک و لغزان است . و گر دست محبت سوی کس یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سر ما سخت سوزان است. نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک. چو دیوار ایستد در پیش چشمانت ....
-
منا ظره ی خسرو با فرهاد...
سهشنبه 6 مرداد 1394 14:33
شعر زیر خلاصه یکی از اشعار زیبای شاعر بزرگ کشورمون نظامی هست . من خودم یکی دو سال پیش حفظ بودم ولی الآن که خیلی وقته تمرین نکردم یه قسمت هاییش رو یادم میره ..حالا بخونید و لذت ببرید و یاد بگیرید...فقط نظر یادتون نره... مناظره ی خسرو با فرهاد نخستین بار گفتش کز کجایی ؟ بگفت از دار ملک آشنایی بگفت آنجا به صنعت در چه...
-
آوا
سهشنبه 6 مرداد 1394 14:12
یه دوستی به اسم آوا خانم پیغام داده بودن ولی آدرس وب شون نبود من قبلا به وبشون سر زده بودم ولی آدرسشو پاک کردم لطفا دوباره برام بفرستیدش آوا جان...
-
تو را من چشم در راهم.......
سهشنبه 6 مرداد 1394 12:34
تورا من چشم در راهم........ تو را من چشم در راهم شبا هنگام که می گیرند در شاخ ''تلاجن'' سایه ها رنگ سیاهی وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم ; تو را من چشم در راهم . شباهنگام , در آن دم , که بر جا , دره ه چون مرده ما را ن خفتگان اند ; در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کو هی دام , گرم یاد آوری یا نه , من از یادت...
-
.....,,,,,,,,,,,
سهشنبه 6 مرداد 1394 12:26
-
تعجب.........
چهارشنبه 31 تیر 1394 22:44
-
نظر بدید......................
سهشنبه 30 تیر 1394 19:51
چرا چند روزه بازدیدا و نظرا کمه از دست همتون ناراحتم هرکی بی نظر بره بیرون حلالش نمی کنم حالا خود دانید.هههههههههه
-
همین جوری نوشتم.......
دوشنبه 29 تیر 1394 00:59