دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

منسفیلد پارک

میخوام شروع کنم منسفیلد پارک ، جین استین رو بخونم تا خداوند الموت به دستم برسه و بتونم بقیه ش رو بخونم . 

چه قدرم که این دوتا کتاب بهم میخونن....

گلوله خمیرم همین طوری مونده و حسش نیست برم سراغ

دلم میخواد بافتنی یادبگیرم ویه شال ببافم . شایدم نمایشگاه تموم شد یه سر برم چند تا کلاف کاموا بگیرم دوتا شال جفت ببافم.

دلمم میخواد یه لیست بنویسم از ۱۰۰ تا کاری که باید انجام بدم. 

فردا جلسه انجمن با استاد مشاوره. پیام دادم بهش با این آلودگی کنسل نیس؟ دیده ولی  فعلا جوابی نداده.

نظرات 4 + ارسال نظر

. با درودی مهربانانه .
.
. شما هیچ عاشقی کردی بدانی عشق یعنی چه ؟؟
. خب عاشقی نکردی !! بنابراین از عشق نمیدانی !!
. بنابراین می خواهی 100 کار مختلف را انجام بدهی !! خب
. عزیزم نمی شود با یک دست دوتا هندوانه را برداشت !!
. کمی کمتر از سن و سال شما تحصیل کردم . اما . چهارم دبستان
. عاشق حکیم توس شدم و رشته تحصیلیم مشخص شد . ادبیات
. و زبان فارسی . . تا نهایت هم خواندم . . ( نهایت خودم !! )
. چون ازدواج کردم و بکاری مشغول . . استاد یاری حقوق اش کم بود .
. پاسخی برای کامنت اول من ننوشتی . . برای این یکی چه ؟؟؟
.. خسرو فیضی ..
................................... در انتظارم !!

با سلام و درود . معمولا ترجیح میدم شنونده باشم و کم پیش میاد که نظر حقیق و واقعی م رو بیان کنم.
ولی یه سوال استاد، از کجا میدونید عاشق نیستم؟
عشق حرفه دله و حرف دل رو هم با زبان نمیشه گفت و اون کسی که باید خودش حس خواهد کرد. برای همینه که من به طور کلامی کم ازش میگم.
درمورد ۱۰۰ کار هم خب چه ایرادی داره اگه یه برنامه کلی داشته باشیم که هرچند وقت یک بار بهش سر بزنیم ببینیم با خودمون و زندگی چند چندیم؟؟
و خب خیلی خوبه اگه وقتی اونا رو میخونیم ببینیم به چند تاش رسیدیم و یادمون بیاد اینی که دارم روزی آرزوم بوده و اگه روزگار اینو از یادمون برده ، یاد آوری بشه برامون و بابتش شکر گذار باشیم.
بابت اینکه برای نظر های قبلی تون پاسخ جامعی نداشتم هم پوزش میخوام.

. من اگر مستحق خشم و عتابم تو ببخش !! دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 11:33

. با درودی مهربانانه
.
. می‌خواهم با تو پرواز کنم تا بیکران های آسمان
. تا مرز سیاهی شب ، تا آن‌جا که چشمانت ، آسمانم
. و دستانت ، نوازشگرم باشد چه شیرین است
. این رویا [گل][گل]
.
.. خسرو فیضی ..
..................................

بردیا یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 11:55

چون هرچی پسر دیدم دور و برم کمتر سمت هنر بودن و کمتر تخصص داشتن خب
اصلا از بچگی بدم میومد ازین نوع خواسته ها
نداشتمم تواناییشو خب

خب با خودتون فکر کنید ببینید حالا با گذشت زمان هنری هست که بهش علاقه داشته باشید؟
اگه آره که ببینید اگه شرایطش رو دارید و هنرخوبیه دنبالش رو بگیرید.

بردیا شنبه 9 آذر 1398 ساعت 21:27

هنوز برام درکش سخته اینهمه هنر و توانایی چجوری میشه تو جوونای همسن بلکه کوچیکتر از من چجوری میشه جمع بشه

خب چرا درکش سخته؟ یعنی خودتون تابه حال دنبال هنری نرفتین؟؟ یا به صرافتش نیفتادین که برین؟ اگه اره پیگیری کردین یا نه؟ اگه نه چرا؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.