دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

زوم

فکر نمیکردم قبول بشم اما شدم حالا من موندم و جلسه امشب و وبیناری که هیچی ازش نمیدونم. استرسم هم حسابی حالم رو جا آورده.

نمیدونم توی کدوم پلتفرمه و از جایی که احتمالا توی زوم باشه دارم دانلودش میکنم اینم مثل مورچه داره دانلود میشه‌.

امیدوارم به خیر بگذره

نظرات 3 + ارسال نظر
خسرو فیضی شنبه 21 فروردین 1400 ساعت 21:34

. با بهترین درودهایم . . [گل]
.
. اندک لحظه ای از غم ها بگریزیم [نیشخند]. . شاد باشی تقدیم شما [گل]
.
. زنم زنگ زده با داد و فریاد میگه:
.
. خاک تو سرت آشغال مگه من واست چی کم گذاشتم؟؟ [عصبانی]
. دلت به حال اون طفل معصوممون نسوخت [عصبانی]
. چرا این کارو با من کردی؟ [عصبانی]
.
. منو میگی تا مرز سکته رفتم [گریه]
. بعدش خندید و گفت:الکی مثلا تو به من خیانت کردی [زبان]
.
. بخدا یه لحظه فکر کردم همه چیرو فهمیده [چشمک][خنده][خنده][خنده]
................................................
. حیف نون زنش گم میشه
. میره آگاهی، مأموره میگه : نشونی هاشو بده
. حیف نون میگه: نشونی یعنی چه؟
.
. ماموره میگه: مثلا: قدبلند، چشم رنگی، موطلایی، پوست روشن،...[چشمک]
.
. حیف نون میگه: هاااااان خودشه [بوسه]
. همین خوبه [بوسه]
.
. همینو برام پیداکنین. [چشمک][خنده][خنده][خنده]
...
. خوان هشتم بلاگ اسکای . . خسرو فیضی
.

درود جناب فیضی
ممنون از حضورتون

آسایش سه‌شنبه 17 فروردین 1400 ساعت 09:25

موفق باشی دوست گلم

ممنون مهربون

بردیا شنبه 7 فروردین 1400 ساعت 14:26 http://Envelves.blogsky.com

چ شده؟

یه وبینار یهویی که به خیر گذشت خداروشکر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.