دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

ارسال شد

بالاخره دقایقی پیش   این پروژه کذایی ارسال شد.  تا به حال از این زاویه به داستان خوندن نگاه نکرده بودم. سطر به سطرش استعاره از یک باور فرهنگی ، یک مسئله و هزار تا چیز دیگه باشه. یه طورایی مثل آرایه شعر ادبیات خودمون.  هنوزم  شاید خیلی از شعرایی که دبیرستان آرایه و معنی هاش رو مشخص کردیم و منظور دقیق شاعر رو میدونم  برام جذابیت خاصی داره و هنوز یادمه.

هیچ وقت این مدت انقدر درس نخونده بودم حتی سر پروژه مبانی نظری.

از خستگی دارم غش میکنم.  

و باید برای کار های بعدی آماده بشم. شدید فشرده است این ماه.

و عجیب خنکه. پارسال که خوب گرم بود خرداد. یه دفعه خرداد شد اصلا.  

امیدوارم فعلا از انتشارات پیامی مبنی بر ارسال سفارششون نگیرم که بتونم آماده ش کنم.

دلم یه سورپرایز باحال و قشنگ میخواد برای تولدم. کاش میشد امسالم سنت قشنگ خودم برای خودم کادو بخرم رو اجرا کنم البته با این وضع توقع چندانی ندارم چون فعلا بیرون رفتن بی مورد حساب میشه. ( نگم که هنوز از بیرون رفتن واهمه دارم) .ولی خب سعی میکنم کادوی خوبی به خودم بدم. 

 تا چه پیش آید؟ 

یا حق

نظرات 4 + ارسال نظر
میم پنج‌شنبه 8 خرداد 1399 ساعت 00:56 http://Baghegolabi.blogsky.com

موفق باشی عزیزم تولدتم پیشاپیش مبارک
حس میکنم هممون یه سوپرایز قشنگ دلمون میخواد حالا چه تولدمون باشه چه نباشه خیلی وفته بهت سر نزدم ینی کلا از فضای وبلاگ دور شده بودم خوشحالم پیدات کردم

مرسی عزیزم.
آره همه انتظار این سورپرایز رو دارن فکر کنم.
منم خوشحال میشم دوستای قدیمی رو پیدا کنم

بردیا یکشنبه 4 خرداد 1399 ساعت 09:34

هووووم
سلامت باشین هرجا ک هستین
من چجوررررررررررری دوازدهم شیرینی بگیرم از شمااااااااااااااااااااا

ممنونم
شیرینی رو هم ان شا الله خدا می رسونه خودش

بردیا شنبه 3 خرداد 1399 ساعت 06:18

چندم تولدته؟
خب سخته ها
همین فارسیشم رو مخه
چجوری انگلیسیش شیرین می‌تونه باشه؟

۱۲م
ادبیات دوست داشته باشید هر دوش میتونه شیرین باشه

بردیا جمعه 2 خرداد 1399 ساعت 09:22

خستهههههههه نباشی
بوی شیرینی تولد میاد خیلی زیاد، سهم ما فراموش نشه هاااااا

پروژه ادبیات انگلیسی؟ خدا وکیلی؟ من هنوز یاد ادبیات و زبان فارسی خودمون میفتم میخوام گریه کنم چجوری نشستی کلی شعر انگلیسی رو با آرایه های ساختی و سر کردی؟

سلامت باشیییید
چشم حتما شیرینی فراموش نمیشه
یعنی کلا چهار تا درس رو باید بررسی میکردم ولی سر سومی انقدر خسته شدم که قید آخری رو زدم. نه شعر نبود داستان بود. داستان کوتاه. قبلا شعر رو پاس کردم اتفاقا درس شیرین و جالبیه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.