دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

قیدار خان و پست قبل

قیدار خان حرف های جالبی می زند....

باید حرف هایش رابرایتان بنویسم....

شد ه است محور سخنان  من و یکی از دوستان....

+++

یک سری از دوستان مثل اینکه خیلی عصبانی شده اند سر این پست ولنتاین من ....

خطاب به ایشان باید بگویم من این پست را برای خودم نوشتم و آن دسته از دوستانی که دوستان مجازی ام هستند ....

نه برای دوستانی که در یک نظر برای اولین بار تشریف آوردند وبا اولین نظرشان  کل وب اینجانب را ترور شخصیتی فرمودند....

ایشان اگر از اول این وب را می خواندند می دانستند من اینجا حرف های دلم را می گویم .

اصلا از عنوانش هم معلوم است.....

+++

نمی دونم چرا دلم نخواست این بار که یکی با تندی باهام برخورد کرد منم تند باهاش برخورد کنم؟

این بار اتفاق جالبی افتاد و من به جای برخورد تند با یک لبخند که نمی دانم پووزخند بود یا لبخند تلخ پاسخ دوستان را با کلمات غیر تند دادم...

عجیب بود که عصبانی نشدم....

+++

اشتباه نشود ....

لحن تند و دعوایی از صد فرسخی هم پیداست....

و حتما که نباید الفاظ ناشایست داشته باشد....

+++

ببخشید اگر سرتان را به درد آوردم....

امروز خیلی حرف زدم....

+++

در پناه حق.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.