دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

.........................................................................

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ارمیا را دارم می خوانم....

چند وقت پیش کتاب ((منِ او)) از ((رضا امیر خانی)) رو به توصیه دوستی خوندم...فوق العاده بود.....

بعد خواستم کتاب ((بی و تن)) او را بخوانم که دوستم گفت اول باید ((ارمیا را بخوانی تا ((بی و تن)) را بفهمی....

من هم مدت ها در صف انتطار بودم تا امروز کتاب ((  ارمیا   ))  به دستم رسید...و الآن شروع به خواندنش کردم....

کتاب های   رضا  امیر خانی   فوق العاده اند....امتحان کنید....مطمئن باشید پشیمان نمی شوید....

یه نگاهی هم به با لای سر لطفا بینداز....

قبل از انجام هر کاری 

بجای اینکه دور و برت رو نگاه کنی 

یه نگاه هم به بالا سرت بنداز..........

خدا  از اون بالا داره نگاه می کنه....

از جناب حافظ

مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم                                                                                                                            

تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم


به سامانم نمی پرسی نمی دانم چه سر داری

به در مانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم


نه راهست اینکه بگذاری مرا بر راه و بگریزی

گذاری  آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم


ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم 

که بر خاکم روان گردی ,  بگیرد دامنت گردم


فرو رفت از غم عشقت دمم  , دم می دهی تا کی 

مار از من بر آوردی , نمی گویی بر آوردم


شبی دل را به تاریکی  (ز )زلفت باز می جستم 

رخت می دیدم و جامی هلالی باز می خوردم


کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت 

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم


تو خوش می باش با حافظ برو گو خصم جان میده 

چو گرمی از تو می بینم چه باک از خصم دم سردم

از جناب حافظ

همچنان از هر دری........راستی ایام آخر صفر را به شما تسلیت می گویم....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.