دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

امروز بعد از چند روز اینستا باز شد و یه سری خبر و استوری دیدم بعد از چند روز بیخبری. یه نتیجه گرفتم که همون بی خبری بهتره‌ تا این چیزای وحشتناکی که آدم میخونه‌. هر دو طرف راست میگن، هر دو طرف حق دارن ولی نمیخوان این رو قبول کنن. این راه اعتراض نیست، اولش اعتراض بود ولی هر مدلی نگاش میکنم الان دیگه نیست. میدونم همه حق دارن، ولی همش با خودم میگم آخر همه اینا چی میشه‌، بلاهایی که داره سر مردم میاد آسیبی که بچه های مردم میبینن و تاثیرش آینده معلوم میشه، فقط به ضرر کشوره.
به این چیزا که فکر میکنم فقط اون صحنه آخر مختار نامه میاد تو نظرم که مصئب بن زبیر همه رو به جرم خیانت به مختار سر برید‌



پ ن : چند روز پیش اینو نوشتم اما الان منتشرش میکنم

نظرات 1 + ارسال نظر
لیمو دوشنبه 25 مهر 1401 ساعت 12:10

کاش قبلا میشنیدن این صداها رو و دست از دزدی و کشتار برمیداشتن اونطوری شاید اعتراض، اعتراض میموند. :)

ای کاش و صد ای کاش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.