دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

بیسکوییت

یه بسته  بیسکویت نصفه ای هست توی کشو میز من که له و داغون و خورده ، گلی و برادر که چتد بار کنجکاوی کردن سر کشو من همش میگن چیه این معلوم نیس از کی اینجاست، و چرا نمی اندازی ش دور و هی هر دفعه هم من باید بگم این جریان داره . 

کی میفهمه چی پشتشه. که یک سال و خورده ای پیش که از دانشگاه اومده بودم و خسته ، رفتم یه سر خونه باباحاجی اینا ،  و بعد زود اومدم خداحافظی کنم گفت چرا داری میری که گفتم خسته م و میخوام برم خونه و اینا گفت بابا برو از تو اون کشوعه یه بیسکوییت بردار ضعف نکنی ( یا یه همچین چیزی) اون موقع نصفش رو خوردم و بعد که اومدم خونه گذاشتم تو کشو انگار باید میمونده که بشه یه خاطره و لبخند روی لب من.

گاهی وقتا هی سعی میکنم فراموش کنم این دلتنگی نبودنش و رفتنش  رو و هی هلش بدم اون قسمتای انتهایی مغزم.کمتر باهاش حرف بزنم توی ذهنم کمتر عکساش رو ببینم و به گذشته فکر کنم. اما خب گاهی که صداش بی هوا پلی میشه تو گوشی یا وقتی دلتنگی نبودنش فوران میکنه کاری نمیشه کرد. جز یاد خاطرات روزای خوب بودنش.

نظرات 4 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 22:58 https://roya-94.blogsky.com/

سلام

سلام

محیا چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 01:05 http://bluedreamer.blogsky.com

چند وقت پیش آمدم و سرکی کشیدم به متون تر و تازه و زنده ای که می نویسید؛
ولی بعد از غیبتی بازگشتم تا مزاحم باشم،باری دیگر

خوش برگشتی محیای مهربون.
امکان پیام دادن رو غیر فعال کردی دختر جان اما خکشحالم که بازم میتونم بخونم نوشته هات رو. یهو بی خبرنرو

بردیا یکشنبه 5 مرداد 1399 ساعت 20:39 http://elves0014.blogsky.com

خیلی ممنون
فراموشی آسون نیست اما اگه چیزایی که یاد آوری کنن رو نگه داری هیچوقت نمیتونی فراموش کنی

آره. باید از جلوی دید دورشون کرد

بردیا یکشنبه 5 مرداد 1399 ساعت 11:06 http://elves0014.blogsky.com

خدا رحمتش کنه
من عزیزی ازم فوت نشده ولی خب می‌دونم وقتی کسی رو از دست میدی بهتره تموم چیزایی ک بهش وصلت میکنن رو دور کنی از خودت تا ذهنت بتونه فراموش کنه و دوره سوگواریشو بگذرونه

ممنون.
امیدوارم هیچ وقت تجربه ش نکنید و عزیزانتون ۱۲۰ سال سالم و سلامت در کنارتون باشن.
در مورد فراموشی هم باید بگم نمیشه به حرف آسونه ولی در اصل نه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.