دل نوشته

ذهن مکتوب

دل نوشته

ذهن مکتوب

.

حقیقتا بازی امشب ایران _ لهستان جزو خفن ترین و باحال ترین بلزی های والیبالی بود که تا الان دیدم‌ خیلی کیف داد. 

D:

لعنت به این اینترنت ضعیف و یه خط در میون که هم اعصاب من رو بهم میریزه، هم باعث قطع شدن مصاحبه و کلاس آدم میشه.


اوایل بهار کلی بذر گل ناز کاشتم، از اون همه میدیدم یه وقتا جوونه میزنه اما بعد ناپدید میشد، از اون همه آخرش فقط ۵ تا جوونه جون گرفت، که اون ۵ تا هم بعد چند روز یهو ۳ تاش ناپدید شد، نفهمیدم پرنده ها خوردنش یا چی‌ شد؟ 

فقط ۲ تاش موند، جون گرفتن، بزرگ شدن، شاخه زدن، دیشب یکی از غنچه هاش کاسبرگ‌ش باز شده بود، و امروز بعد از نزدیک به ۳ ماه اولین غنچه بازشده، و بالاخره این همه تلاش ثمر داده و جوونه ها به گُل نشستن. 

امید همینه دیگه، نه؟


این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خسته م، شدیدا خسته. 

از صبح رفتم و اومدم تهش هم هیچی.

به بقیه نگفتم ولی بذار باخودم رو راست باشم، خیلی از محیطش خوشم نیومد، در ظاهر عیب و ایرادی نداشتا اما محیطش به دلم ننشست. ضمن اینکه رفتارشون یکم غیر حرفه ای ام بود.

شرکت قبلی که رفتم چه قدر محترمانه و حرفه ای برخورد کردن ، اما اینا بی هیچ توضیحی فقط توی سامانه رد کردن. حداقل یه پیام بازخورد کوتاه دو خطی میتونستن بفرستن که. 

ولی من هنوز دلم پیش شرکت قبلیه مونده و همه آگهی ها رو با اون مقایسه میکنم، خیلی خوب بودهم  محیطش، هم مسیر رفت و آمدش.