رویا...

اگر رویایت رانسازی , کس دیگری

تو را برای ساختن رویایش به

خدمت خواهد گرفت

گریه.....

ابر به زیر چتر آمد 

بالای سر من

صورتم تر شد 

باران که نه....

گریه ی چتر بود

شعر چتر از مریم دانشور

زندانی

زندانی ام

در میان فکر هایم

زندانی بدون پنجره

که هر دیوارش 

به تو محدود می شود

شعر زندان از سارا سلیمانی

گم شده

دیروز که رفتی 

تمام فردا هایم را 

گم کردم

شعر رفتن از نسترن عابدی

ابر ........

شاعرانه

باتو , من

شاعرانه حرف می زنم

نرم وسبز و آشتی پذیر

چون جوانه حرف می زنم

ابر باش 

بر جوانه ام ببار

زندگی قشنگ می شود

مثل غنچه 

مثل یک بهار

شعر آشتی پذیر از فریبرز لرستانی